تخصصی شدن بانکها، یکی از مباحث مهمی است که از سوی سیاستگذار پولی کشور مورد توجه قرار گرفته است. رویکردی که میتواند به تحول بنیادی در نظام بانکی و تحقق اهداف کلان اقتصادی منجر شود. کارشناسان بانکی و اقتصادی معتقدند در شرایط فعلی شبکه بانکی کشورمان، نیاز است تا بانکهایی که ظرفیت فعالیت تخصصی دارند، در حوزه مشخص و تخصصی متمرکز شوند تا با نگاه فنی و کارشناسی، در مسیر تامین مالی یک بخش مشخص گام بردارند. هر چند در سالهای گذشته تعدادی از بانکها به سمت تخصصی شدن هدایت شدند، اما به دلیل مشکلات و چالشهایی که وجود داشت، این فرآیند به اهداف از پیش تعیین شده نرسید.
مدیرعامل سابق بانک صنعت و معدن در این باره معتقد است: تاکنون بانکهای تخصصی در ایران به دلیل عدم تفاوت ضوابط و مقررات حاکم بر این بانکها با سایر بانکهای تجاری، توفیقی نداشتهاند و نیازمند ضوابط، مقررات و قوانین جدید هستند تا مسیر تخصصی شدن یک بانک در نهایت منجر به تحول در نظام بانکی و تامین مالی شفاف و اثربخش شود. نگاه دولت و مجلس به این بانکها نیز باید تغییر کند تا شاهد پُررنگ شدن نقش بانکهای تخصصی در شبکه بانکی و تامین مالی پروژههای کلان اقتصادی باشیم که خروجی آن به رشد اقتصادی کشور منجر خواهد شد. در ادامه مشروح گفتگوی هفتهنامه تازههای اقتصاد با دکتر حسین مهری، مدیرعامل سابق بانک صنعت و معدن را میخوانید:
برای تغییر ساختار بانکها و ایجاد زمینههای تخصصی برای فعالیت بانکها، چه الزاماتی به نظر شما مورد نیاز است؟
در دنیا، بانکها دارای طبقهبندیهای مختلفی هستند، بانکهای توسعهای، بانکهای تخصصی و بانکهای تجاری وجود دارند که بانکداری تجاری نیز به بخشهای مختلفی تقسیم میشود. منتهی در پاسخ به این سوال که به طور مشخص به بانکداری تخصصی اشاره دارد، باید عرض کنم زمانی که بحث واگذاری بانکها مطرح شد، یک سری از بانکها بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی، واگذار شدند. در آن مقطع چهار بانک تخصصی (صنعت و معدن، مسکن، کشاورزی و توسعه صادرات) مشخص شد که سهام آنها به طور کامل و ۱۰۰ درصد در اختیار دولت باقی ماند و بعد از آن هم بانک توسعه تعاون به این چهار بانک اضافه شد که بحث توسعه تعاونیهای کشور را در دستور کار داشت. در حقیقت در حال حاضر پنج بانک تخصصی داریم که باید در حوزههای تخصصی خودشان فعالیت داشته باشند، اما متاسفانه اینگونه نیست. زیرا با توجه به تکالیفی که بر دوش این بانکها گذاشته میشود، طبیعتاً از توان این بانکها خارج است. معتقدم اگر به صورت تخصصیتر به این بانکها توجه شود، نتایج قابل قبولی رقم خواهد خورد. یکی از مواردی که به نظرم نیاز به اصلاح دارد این است که در حال حاضر اگر دستورالعمل یا ضوابطی از سوی بانک مرکزی تعیین میشود، شاهد هستیم که تمام بانکها به یک شکل دیده میشوند. مثلا در رابطه با سپرده قانونی بانکها و یا تسهیلات تکلیفی برای بانکها، نباید بانکهای تخصصی همانند سایر بانکها، در نظر گرفته شوند. به طور مشخص وقتی ماموریت این بانکهای تخصصی متفاوت از سایر بانکهاست و وظیفه جذب سپرده ندارند و باید در راستای سیاستهای دولت حرکت کنند، در نتیجه قانونگذار باید به گونهای تبیین کند که این بانکها بتوانند منابع ارزان قیمتتری را در اختیار بخشهای مورد نظر در جهت توسعه کشور قرار دهند. البته این اتفاق نمیافتد و میبینیم که این پنج بانک تخصصی فعال در کشور، از توفیق آنچنانی برخوردار نیستند. زیرا منابع محدود دارند و تعداد شعب محدودی هم در اختیار داشته و از طرفی همانطور که اشاره شد، ضوابط و مقررات حاکم بر این بانکها، تفاوتی با سایر بانکهای تجاری ندارد. از دید بنده، تاکنون بانکهای تخصصی در ایران، توفیقی نداشتهاند و نیازمند ضوابط، مقررات و قوانین جدید هستند. همچنین نیاز به حمایتهای جدیتر از این بانکها احساس میشود. همانطور که دکتر فرزین، رئیس کل بانک مرکزی گفتهاند، باید طرحی نو برای این نوع بانکها تعریف شود.
به نظر شما دستهبندی بانکها در حوزههای تخصصی چه کارکرد و دستاوری برای اقتصاد و نظام بانکی کشور به همراه دارد؟
اگر بانکها به صورت تخصصی فعالیت داشته باشند، نتایج بهتری رقم خواهد خورد. مثلاً بانک مسکن به طور تخصصی در حوزه مسکن وارد شود؛ به این معنا که فقط تسهیلات ندهد بلکه به مشارکت واقعی در ساخت مسکن وارد شود، یا بانک صنعت و معدن در حوزه صنعت و معدن به صورت تخصصی وارد شود و به مشارکت واقعی بپردازد. متاسفانه درست است که در قالب مشارکت مدنی تسهیلات میدهیم، ولی شکل کار است وگرنه قاعده کار این است که اگر مشارکت هست، باید بانک در سود و زیان شریک شود.
بنابراین اگر بانکهای تخصصی بخواهند در حوزه تخصصی خودشان وارد شوند، باید مشارکتهای واقعی با فردی (سازنده مسکن، کشاورز، صنعتگر، باغدار و ....) که شریک میشود، داشته باشند. اگر این روند شکل بگیرد، قطعا میتواند به توسعه کشور کمک کند، منتهی چون دیتای شفافی نداریم و مکانیزمهای مشخصی در این حوزه تعریف نشده است، نوعاً مشارکتها شکلی و کاغذی است.
آیا زمان تغییر اساسنامه بانکهای تخصصی فرارسیده است؟ به بیان دیگر اگر قرار باشد که سیاستگذار نگاه جامع و دقیقتری نسبت به موضوع بانکداری تخصصی داشته باشد، به نظر شما اساسنامه بانکها نیاز به تغییر و یا اصلاح دارد و یا خیر؟
مجموعه عواملی در این راستا باید اصلاح شود. یکی از موارد، اساسنامه بانکهای تخصصی است که اشاره داشتید. بهگونهای که با این اصلاح، ماموریتهای یک بانک تخصصی دوباره از نو تعریف شود. از سوی دیگر نیاز است که دولت از بانکهای تخصصی حمایت جدی داشته باشد، زیرا منابع این بانکها، اکثرا توسط دولتها تامین میشود. بنابراین بهتر است از طریق بودجه، حمایتهای سالانه در قانون دیده شود. این اقدام به نفع کشور هم خواهد بود، زیرا در این بانکها، این امکان وجود دارد که هشت برابر رقمی که اختصاص مییابد، به صورت اهرمی عمل کرده و تسهیلات پرداخت و یک جهش هشت برابری برای کشور ایجاد کنند. همچنین ضوابط و مقرراتی که بانک مرکزی تدوین و تنظیم میکند، نیاز به اصلاح دارد. به گونهای که باید مجموعه قوانین و مقررات، اساسنامه بانک و نگاه دولت به این بانکها تغییر کند تا شاهد باشیم که این بانکها، بازوهای اصلی دولت در اجرای پروژههای مدنظر باشند.
به نظر شما، علاوه بر بانکهای تخصصی اشاره شده، آیا در حال حاضر این امکان و ضرورت وجود دارد که بانک مرکزی به سمت تخصصی کردن بانکهای دیگر نیز برود؟
در گذشته در حوزه نفت و گاز، وزارتخانه مربوطه به دنبال این بود که بانک تخصصی در حوزه انرژی ایجاد شود. تا اندازهای هم بانک ملت به این سمت حرکت کرد، ولی نه از جهت قوانین و مقررات، بلکه جهتگیری بانک به سمت حوزه پتروشیمی و نفت و گاز بود. یک مقطعی هم وزارت فناوری و ارتباطات در حوزه IT بحث پست بانک را داشت که در سال ۱۳۹۵ هم قانون شرکت ملی پست مصوب شد و بندی در آن قانون دیده شد که پست بانک به عنوان بانک تخصصی حوزه IT معرفی شود که در نهایت پیگری نشد. چون مستلزم این بود که اساسنامه این بانک اصلاح شود. همچنین در مقطعی شاهد بودیم که یک سری از صنوف به دنبال بانک تخصصی حوزه خودشان بودند. بنابراین معتقدم باید بانکهای تخصصی در حوزه تخصصی که هستند، حداقل ۵۰ درصد از بار تامین مالی حوزه خودشان را به عهده بگیرند تا نقش پُررنگتری داشته باشند، اما در حال حاضر فاصله بانکهای تخصصی ما با آنچه باید انجام شود، زیاد است.
برای رفع مشکلات فعلی بانکهای تخصصی چه پیشنهادی دارید؟
معتقدم در این باره، اول باید به دنبال افزایش سرمایه این بانکها باشیم. دوم، اصلاح اساسنامه این بانکهاست و سوم نیز، اصلاح ضوابط و مقرراتی است که در مجلس مصوب میشود. در عین حال به عنوان اولویت چهارم، تغییر نگاه دولت و مجلس به این بانکهاست که اهمیت دارد.
به نظر شما در صورتی که افزایش سرمایه بانکهای تخصصی اتفاق بیفتد، چه اندازه در توان تسهیلاتدهی این بانکها موثر خواهد بود؟
در حال حاضر، بیشتر بانکها اضافه برداشت دارند و نسبت کفایت سرمایه آنها کمتر از ۸ درصد است، در این میان در خصوص بانکهای تخصصی نیز این نسبت در سطح پایین و حتی منفی است. بنابراین بانک مرکزی برای این بانکها محدودیتهایی ایجاد میکند تا از یک سقفی بیشتر اجازه نداشته باشند تسهیلات ارائه کنند. یعنی مثلا اگر یک بانک ۱۰ هزار میلیارد تومان سرمایه دارد، این بانک نهایتاً تا ۵۰۰ میلیارد تومان میتواند به یک ذینفع وام بدهد، رقمی که برای تامین مالی یک شرکت بزرگ، رقمی نیست و اثرگذاری ندارد. بنابراین نیاز داریم که در اینباره، اصلاحاتی صورت بگیرد تا در بخش تولید شاهد افزایش تسهیلاتدهی از سوی بانکهای تخصصی باشیم. معتقدم در بانکهای تخصصی همچون گذشته باید نهایتا سه درصد سپرده قانونی بانک مرکزی باشد، ولی الان بین ۱۰ تا ۱۵ درصد سپرده قانونی از این بانکها گرفته میشود که رقم بسیار بالایی است و نتیجه آن، کاهش قدرت تسهیلاتدهی بانک تخصصی و افزایش قیمت تمام شده پول میشود و در نهایت بانک را زیانده میکند. بنابراین این نکات باید در رابطه با بانکهای تخصصی اصلاح شود تا توان تسهیلاتدهی در این بانکها، افزایش یابد و رونق تولید را در کشورمان شاهد باشیم.
به نظر شما در خصوص نیروهایی که قرار است در بانکهای تخصصی فعالیت داشته باشند، چه الزامات و مواردی باید مورد توجه بانک قرار گیرد؟
به نظرم یکی از مهمترین بحثهایی که در اینباره باید توجه شود، تربیت نیروهای متخصص مرتبط است. مثلا اگر بانکی همچون توسعه صادرات بخواهد در حوزه صادرات تسهیلات پرداخت کند، باید نیروهای متخصص داشته باشد. به بیان دیگر، اگر نیروهایی در این بانک باشند که اطلاعی از مباحث بینالمللی نداشته باشند، از ثبت سفارش و السیها و فاینانس بیخبر باشند، خب در نتیجه این نوع نیروها، کمکی به پیشبرد اهداف بانک مذکور نخواهند داشت. بنابراین نیروهای متخصص در این بانکها، یکی ضروریات اصلی این بانکهاست و طبیعتاً باید نیروهایی انتخاب شوند که دارای رشته مرتبط باشند، همچنین آموزشهای لازم را ببینند و در نهایت مهارتهای لازم را از طریق کارگاههایی که برگزار میشود، کسب کنند.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده است، بفرمایید
خواهش و درخواست بنده از آقای دکتر فرزین، رئیسکل بانک مرکزی به عنوان یک چهره محبوب در سیستم بانکی این است که یک تحولی را در سیستم بانکی ایجاد کنند، چرا که نیاز است که بانکهای ایران بهروز شوند و بانکهای توسعهای، تخصصی و تجاری، تفکیک وظایف شوند و ماموریتهای آنها شفاف و مشخص شود تا از وجود این مجموعهها، استفاده و بهرهمندی بیشتری نصیب کشورمان شود.
نظر شما